مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:20798 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

هواهاي نفساني بيشتر در چه اموري بروز ميكند و راه خلاصي از آن چيست؟

هواي نفس، يكي از عوامل مهم سقوط انسان است. شناخت اين عامل و گستره و راه مبارزه با آن نقش عمدهاي در رسيدن به ارزشهاي اخلاقي دارد.

ماهيت هواي نفس

با مروري به آيات و به ويژه آيات سوره شمس معلوم ميشود كه خداوند، بُعدي از نفس آدمي را فطريات (مختص انسانهاست مانند حقيقت جويي، خداشناسي) و بعدي از آن را غرايز (مشترك ميان انسان و حيوان مانند شهوت، غضب و...) قرار داده است. امور فطري هميشه براي انسان كمال محسوب ميشوند، امّا غريزهها به خودي خود خيرند تا مادامي كه به تفريط وافراط كشيده نشده باشند.

به عبارت ديگر، دقت در تعبير وترتيب در آيات سوره شمس، مراتب وجود انسان رانمودار ميسازد. در ابتدا، مرتبه تسويه نفس و پس از آن الهام و نماياندن راه فجور و تقوا قرار دارد و سپس انسان به دو قسمت متمايز تقسيم ميگردد; يكي شخصيت تشخيص دهنده و گزيننده و متصرف و ديگري نفس منفعل و اثرپذير; نفس از يكسو تحت تصرف و مبدأ انديشه و مختار است، از سوي ديگر چون به قوا و ادراكات حسي و اعضأ بدني پيوسته است، از آنها اثر ميپذيرد و خود را با خارج مرتبط ميدارد.

اگر مبدأ انديشه و اختيار، توانست هدفهاي برتر و اصيل را برگزيند و با قدرت تقوا، انگيرههاي شهوات و اميال را از طغيان باز دارد، نفس از آلودگي پاك ميشود و استعداهايش رشد مييابد; قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّغهَا در غير اين صورت، بندهاي تقوا گسيخته و راه فجور و شهوات پست باز ميگردد. وَ قَدْ خَابَ مَن دَسَّغهَا كه به آن هواي نفس گفته ميشود.(پرتوي از قرآن، آيتالله طالقاني، ج 4، ص 112، شركت سهامي انتشار.)

به تعبير ديگر اگر نفس به جاي انتخاب كمالها، ميلهاي غريزي و كششهاي كور را كه ميل به افراط يا تفريط دارند و تنها ارضأ خود را ميخواهند و بس، انتخاب كند، بدون آنكه فكر كند نتيجه بعدي آن چه ميشود و غرض او صرفاً لذتهاي زودگذر باشد، به اين انتخاب، پيروي هواي نفس گفته ميشود كه پيروي از آن، موجب آلودگي نفس شده و گاهي انسان را از ايمان آوردن باز ميدارد و به انحرافات عميقي ميكشاند.

به اين جهت است كه در قرآنكريم در آيات متعددي آلوده شدن به اين رذيله اخلاقي را نكوهش ميكند. و بر مواظبت از نفس و كنترل تمايلات و خواستههاي آن تأكيد ميكند; براي نمونه در مورد بلعم باعورا ميفرمايد: اگر ميخواستيم وي را بالا ميبريم به وسيله آن ]آيات[ وليكن او به زمين چسبيد و از هواي خويش پيروي كرد و همين سبب انحراف او شد.

در آيه ديگري آمده است: وَلاَتُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَ اتَّبَعَ هَوَلـَهُ وَ كَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا; (كهف، 28) و پيروي نكن از آن كس كه دلش را از ياد خويش غافل ساختهايم و از هواي خود فرمان ميبرد و كار او از حد گذشته است.

و نيز: (طه، 16) ; (فرقان، 43) ; (جاثيه) ; (قمر، 2 و 3) و...

گسترة هواي نفس

تقريباً از تعريفي كه براي هواي نفس آمد، معلوم ميشود كه گسترده هواي نفس همة گناهان را در بر ميگيرد. و به طور كلي عواملي را كه موجب ضعف ايمان، سلب ايمان و يا عدم تحقق ايمان از اصل ميشوند، ميتوان تحت عنوان عام در هواي نفس طرح و بررسي كرد.

در اين بين حتي محبت دنيا و شيطان كه از نظر وجودي از عوامل مستقل سقوط انسان هستند نيز از تأثير هواي نفس بيرون نيستند; انساني كه تابع هواي نفس است محبت دنيا در او پديد ميآيد و شيطان نيز هواها و خواستههاي نفساني را تأييد ميكند; از اين رو، چنانچه كسي هواي نفس نداشته باشد محبت دنيا و شيطان نيز بر او تسلطي نخواهد داشت.

حاصل آن كه آنچه ما را از رسيدن به ارزشهاي اخلاقي باز ميدارد، تحت عنوان هواي نفس قرار ميگيرد.(ر.ك: اخلاق در قرآن، آيت اللّه مصباح يزدي، ج 1، ص 236، مؤسسه پژوهشي و آموزشي امام خميني;.)

راههاي مبارزه با هواي نفس

براي مبارزه با هواهاي نفساني و علاج اين بيماري، لازم است در نفس انسان، يك عامل تكويني مؤثر و نيرومند ايجاد شود، تا بتواند در برابر آن به مقاومت پردازد.

بايد در مقابل انگيزههاي شيطاني ـ از راه انديشة درست ـ انگيزههاي رحماني را ايجاد، بيدار و هشيار كرد; زيرا انگيزهها به طور كلّي اعم از شيطاني يا رحماني، فطري انسان هستند و در سرشت وي جاي دارند و شرايط خارجي بايد آنها را شكوفا كند و در نهايت در ميدان نفس انسان، جولان دهند، وقتي انسان ميخواهد آنها را از تاخت و تاز باز دارد بايد در برابر آنها انگيزه و نيروي قويتري ايجاد شود، تا بتواند بر آنها غالب آيد. انسان بايد باور نيروهاي رحماني را به جايي برساند كه عالم را محضر خدا بدانند و در حضور خدا كه ناظر و حاضر است مرتكب گناه نشوند خداوند ميفرمايد: أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ يَرَيَ;(علق،14) آيا او ندانست كه خداوند ]همه اعمالش را[ ميبيند؟!.

در فرازي از دعاي شعبانيه ميخوانيم: خداوندا! تواني در من نيست تا بدان از عصيان و سرپيچي تو روي گردانم، مگر به هنگامي كه براي محبت خود بيدار و هشيارم كرده باشي.(ر.ك: مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، ص 297 ـ 303، انتشارات مطبوعات ديني.)

بنابراين، راه مبارزه با هواهاي نفساني اين است كه كششهاي ديگري در مقابل آنها باشد و تقويت شود و بر آنها پيروز گردد. از جمله عواملي كه ميتواند اين كششهاي پنهان را فعال و بيدار سازد فكر و ادراك هستند. حكما ميگويند: ادراك عامل شوق است; چرا كه، آن ميل نهفته به وسيلة درك و شعور، زنده و برانگيخته ميشود و لازم است به اين وسيله آنها تقويت شوند. خداوند متعال همواره انسان را به تفكر و درك صحيح دعوت ميكند، چنان كه ميفرمايد: ... كَذَ َلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الاْ ?َيَـَتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ;(بقره،219)...خداوند اين چنين آيات را براي شما روشن ميسازد، شايد انديشه كنيد.

افزون بر اين، فكر درباره اصول دين ـ توحيد، نبوت، معاد ـ فكر ديگري هم لازم است تا انگيزه عملي متناسب با اين افكار، و هماهنگ با اين اصول نيز، در ما زنده شود; زيرا بعد از درك اصول، جهت شوق به اطاعت از خدا و ايمان و التزام عملي در انسان، انديشه كردن دربارة چيزي كه با شوق، سنخيت و تناسب دارد لازم و مؤثر است; چون ريشة تمام فعاليتهاي انسان، خوف و رجا است پس براي وادار شدن به كار و تلاش و حركت، بايد كاري كرد كه ترس و اميد در انسان بر انگيخته شود خداوند ميفرمايد:وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَي النَّفْسَ عَنِ الْهَوَيَ # فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَيَ;(نازعات،40و41) و آن كس كه از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوا باز دارد، قطعاً بهشت جايگاه اوست.

بنابراين، پس از بيدار كردن علم و اعتقاد، لازم است در آثار ايمان بينديشيم تا توجه به آثار و نتايج خوب آن در نقش يك انگيزه نيرومند ما را به تحصيل اختياري ايمان وا دارد و نيز به آثار نامطلوب كفر بينديشيم تا ما را از آن باز دارد و از اينجاست كه قرآن نيز تأكيد فراوان دارد تا در اينباره هر چه بيشتر بينديشيم.

قرآن كريم نيز رعايت همين مراحل را لازم ميداند و دربارة برطرف كردن ضعف اعتقادي و محكم كردن اصول دين ميفرمايد: إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَـَطِينَ أَوْلِيَآءَ لِلَّذِينَ لاَيُؤْمِنُونَ;(اعراف،27) ما شياطين رادوستان كساني قرار داديم كه ايمان نميآورند.

همچنين دستور ميدهد كه بايد رذايل اخلاقي و وسوسههاي شيطان و نفس را بايد دفع كرد: وَلاَتَتَّبِعُوا خُطُوَ َتِ الشَّيْطَـَنِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوُّ مُّبِينٌ;(انعام،142)... و از پي گامهاي شيطان نرويد كه او براي شما دشمن آشكار است و نيز سورة بقره، آيه 268 و نسأ، 60 و...(ر.ك: اخلاق در قرآن، آيت الله مصباح يزدي، ج 1، ص 210 ـ 213، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني / تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 19، ص 344، دارالكتب الاسلامية.)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.